کد مطلب:35841
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:22
آيا لزومي در پيراستگي جسمي پيامبران از عيب و نقص وجود دارد؟
آنچه عقل به روشني ميتواند در اين مورد داوري كند اين است كه پيامبران بايد از عيوب جسماني كه مانع از تحقق آرمانهاي الهي آنان و مايه نفرت و انزجار عمومي است، پيراسته باشند، زيرا در غير اين صورت مستلزم نقض غرض خواهد بود، و آفريدگار حكيم پيراسته و منزه از آن است.
و متكلمان اسلامي (متكلمان اماميه) همه اين ويژگيها را بر پايه قاعده لطف مبتني نمودهاند. و حكيم طوسي (ره) صفات ياد شده در زير را بر صفت عصمت عطف نموده ميگويد:
«وَكَمالُ العَقْلِ، وَالذَّكاء وَالفِطْنَة وَقُوَّة الرَأي وَعَدَم السَّهْوِ وَكُلَّما يُنفرُ عَنْهُ مِنْ دَناءَةِ الآباءِ وَعَهْرِ الامَّهاتِ وَالفَظاظَةِ و... وشِبهِها وَالأكْلِ عَلي الطَّريقِ وَشِبْهِهِ» (كشف المراد، ط صيدا/218).
[و براي پيامبر لازم است كه داراي كمال عقل، و ذكاوت و هوشياري، و قوت راي و نظر باشد بايد از سهو و نسيان و آنچه مايه تنفر انسانها است، مانند پستي پدران، و بدكاري مادران، درشتخويي، و بيماريهاي جنسي و مانند آن پيراسته باشد و همچنين كارهائي مانند غذا خوردن در ميان راه و نظاير آن را (كه نفرتآور است) انجام ندهد.]
و به عبارت ديگر: صفات بر دو دستهاند، ثبوتي و سلبي. و صفات سلبي نيز دو نوعند: صفات روحي و صفات بدني. مقتضاي قاعده لطف و حكمت الهي اين است كه پيامبران از صفات ثبوتي برخوردار و از صفات سلبي و نواقص روحي و جسمي پيراسته باشند.
بنابراين پيامبران واجد همه كمالات روحي هستند، و از همه صفات نقص و عيب اعم از روحي و جسمي منزه و پيراستهاند. (اللوامع الالهيه/211)
ولي آيا در زمينه صفات بدني علاوه بر پيراستگي از نواقص و عيوب، بايد برترين كمالات جسمي را دارا باشند، مثلا زيباترين، خوش صداترين، و از نظر اندام بدني اكمل همگان باشند؟ نه از نظر عقل و نه از نظر قرآن و روايات دليلي بر آن نيست و ما در اين جا به نقل چند روايت در اين باره اكتفا ميورزيم:
1 ـ امام هشتم(ع) فرمودند: پاكيزگي، خوشبوئي، زدودن موهاي زائد بدن از اخلاق پيامبران است. (بحارالأنوار 11/66)
صفات ياد شده در اين ورايت اگر چه مربوط به اخلاق و آداب فردي و اجتماعي آنان است، ولي از آنجا كه مربوط به جسم و بدن است آنها را در اين بخش قرار داديم.
2 ـ امام صادق (ع) فرمودند: مسواك نمودن از آداب پيامبران است. (بحارالأنوار 11/67)
3 ـ و از آن حضرت روايت شده است كه فرمودند: خداوند هيچ پيامبري را مبعوث نكرد مگر آنكه صورت نيكو داشت. (بحارالأنوار 11/66)
شكي نيست كه بد صدائي و درشت و خشن بودن آن، تنفرآور است و انسانها رغبتي به شنيدن چنين صدائي ندارند، و از طرفي مهمترين ابزار تبليغ پيامبران، زبان و سخن گفتن آنان بود، به همين جهت لازم است كه پيامبران از صداي نيكو برخوردار باشند، به همين جهت حضرت موسي از خدا ميخواهد كه در مقام سخن گفتن، عقده و گرفتگي زبان عارض وي نگردد. چنان كه ميفرمايد: «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي * وَيَسّرْلِي اَمْرِي * وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي * يَفْقَهُوا قَوْلِي» طه/25 ـ 28[پروردگارا سينهام را گشاده نما، كارم را آسان كن، و گره از زبانم بگشاي، تا اينكه سخنم را بفهمند.]
: آية الله جعفر سبحاني
منشور جاويد ج 10
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.